«يا ايّها الّذين آمنوا كُتب عليكم الصيام كما كتب علي الّذين من قبلكم لعلّكم تتّقون» [1]؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد، روزه بر شما واجب شد كما اينكه (همچنان كه) بر كساني كه قبل از شما بودند واجب شده بود، شايد پرهيزكار شويد و تقوا پيشه كنيد.
اولين و بزرگترين فايده روزه تقوا است و آن، سودي است كه عايد خود شما ميشود و فايده داشتن تقوي، مطلبي است كه احدي در آن شك ندارد، چون هر انساني به فطرت خود اين معنا را درك ميكند، و اگر بخواهد به عالم طهارت و رفعت متصل شود، و به مقام بلند كمال و روحانيت ارتقا يابد، اولين چيزي كه لازم است بدان ملتزم شود، اين است كه از افسار گسيختگي خود جلوگيري كند و بدون هيچ قيد و شرطي، سرگرم لذتهاي جسمي و شهوات بدني نباشد، و خود را بزرگتر از آن بداند كه زندگي مادي را هدف بپندارد و سخن كوتاه آن كه از هر چيزي كه او را از پروردگار تبارك و تعالي مشغول سازد، بپرهيزد. اين تقوا تنها از راه روزه و خودداري از شهوات به دست ميآيد و نزديكترين راه و مؤثرترين رژيم معنوي و عموميترين آن ـ به طوري كه همه مردم در همه اعصار بتوانند از آن بهرهمند شوند و نيز هم اهل آخرت از آن رژيم سود ببرد و هم شكمبارگان اهل دنيا ـ عبارت است از شهوت. خودداري از شهوتي كه همه مردم در همه اعصار مبتلاي بدانند و آن عبارت است از شهوت شكم از خوردن و آشاميدن و شهوت جنسي كه اگر مدتي از اين سه چيز پرهيز كنند و اين ورزش را تمرين كنند، به تدريج نيروي خويشتنداري از گناهان در آنان قوت ميگيرد و نيز به تدريج بر اراده خود مسلط ميشوند. آنوقت در برابر هر گناهي، عنان اختيار از كف نميدهند و نيز در تقرب به خداي سبحان دچار سستي نميشوند، چون پر واضح است كسي كه خدا را در دعوتش به اجتناب از خوردن و نوشيدن و عمل جنسي كه امري مباح است، اجابت ميكند، قهراً در اجابت دعوت به اجتناب از گناهان و نافرمانيها، شنواتر و مطيعتر خواهد بود. اين است معناي آن كه فرمود: «لعلّكم تتقون» [2]. ضمنا در آيات 187 سوره بقره، 92 سوره نساء و 89 و 95 سوره مائده و 35 سوره احزاب و 4 سوره مجادله خداوند از آثار روزه پذيرش توبه و پاداش نيك و... بشارت داده است.
از ديدگاه روايات، روزهداراي آثار و فضايل زيادي دارد. بعضي از آنها را مختصراً متذكر ميشويم:
قال رسول الله: صوموا تصحّوا [3] حضرت رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايد: روزه بگيريد تا تندرست بمانيد (شويد). يكي از پزشكان روسي به نام الكسي سوفورين روزه طبي (يعني فرد 40 روز فقط آب بخورد) براي تجويز بيماريهاي صعبالعلاج تجربه كرده و نتايج موفقيتآميزي از آن به دست آورده بود كه استدلال اين طبيب به شرح ذيل است: انواع بيماريها از غذاهاي زايد و اضافي كه از معده ميگذرد و به تصرف بدن نميرسد، سرچشمه ميگيرد. اين مواد غذايي اضافه، توليد عفونتهايي ميكند كه بهترين شرايط را براي نشو و نماي ميكروبها و باكتريها فراهم ميسازد. بنابراين، اساس درمان همه آنها نيز مصرفكردن و نابود ساختن آن مواد اضافي از طريق گرسنگي و امساك از غذاست. اين دو اصل همان است كه در عبارت كوتاه و پرمعني از يك حديث مشهور كه از پيغمبر اكرم (ص) نقل شده، صريحاً آمده است: «المعدةُ بيتُ كلّ داءٍ، و الحمئة رأس كل دواء؛ (بحارالانوار، ج 14) معده خانه تمام دردهاست و امساك بالاترين داروهاست. ولي در تعليمات اسلامي براي تأمين اين منظور دستور ساده و عملي راحتي داده شده و آن، روزه يك ماهه در هر سال است. مسلماً اگر كسي اين روزه ساده اسلامي را همهساله به طور مرتب انجام دهد و هنگام افطار و سحر از افراط و زيادهروي در غذا پرهيز كند، مواد زايد بدن او روي هم متراكم نميشود تا نيازي به روزه طبي 40 روزه اين طبيب ـ كه در تمام مدت 40 روز بايد غذا را مطلقاً ترك گويد ـ پيدا كند. اين روزه اسلامي (به شرط رعايت اعتدال در غذاي افطار و سحر) خانه تكاني بسيار مفيدي براي بدن خواهد بود و بدن براي نياز فراوان به مواد غذايي در روز، ذخيره خود را تدريجاً مصرف كرده و نشاط تازهاي پيدا ميكند و همان نتايج كه از طريق روزه طبي با آن همه زحماتش تحصيل ميشود، به سادگي فراهم خواهد كرد. [4]
امام صادق (ع) ميفرمايد: به راستي خداوند روزه را واجب كرده تا به وسيله او بين اغنيا و فقرا مساوات و برابري وجود آيد و اين براي آن است كه ثروتمنداني كه هرگز درد گرسنگي را احساس نكردهاند، به فقرا ترحم كنند. زيرا اغنيا هرگاه (خوردن و آشاميدني) اراده كردند (و هوس هر نوع مأكولات و مشروبات كردند) برايشان ميسر است. پس خداوند تبارك و تعالي (روزه را واجب كرد) كه بين بندگانش از فقير و غني، برابري به وجود آورد و اينكه سرمايهداران مسلمان درد گرسنگي را لمس كنند تا بر ضعفاء رقّت آورند و بر گرسنگان عالم ترحم كنند. [5]
روزه يكي از راههاي مهار طغيان شهوت جنسي است، بنابراين ميان عفت و روزه، رابطه مستقيم وجود دارد، پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد: يا معشر الشباب ان استطاع منكم الباءَةُ ـ فليتزوّجُ، فانّه اَغضُّ للبصَر و اَحصنُ للفرج و من لم يستَطِعْ فعلَيْه بالصوم: اي گروه جوانان! كسي كه از شما توانايي بر ازدواج داشته باشد، ازدواج كند، زيرا ازدواج سبب ميشود كه از نواميس مردم چشم فرو بندد و دامان خويش را از آلودگي به بيعفتي حفظ كند و كسي كه توانايي بر ازدواج ندارد، روزه بگيرد. [6]
عن فاطمه الزهراء: فرضَ الله الصيام تثبيتاً للاخلاص. [7] حضرت فاطمه (س) فرمود: خداوند روزه را به خاطر تثبيت اخلاص واجب فرموده است.
قال الباقر: الصيام و الحج تسكين القلوب.[8] امام باقر (ع) فرمود: روزه و حجّ آرامشدهنده قلوب آدميان است.
قال رسولالله: انّ الجنّه باباً يدعي الدّيان لا يدخل منه الّا صائمون.[9] رسول اكرم (ص) ميفرمايد: براي بهشت دري است به نام ريّان كه فقط روزهداران از آن در داخل ميشوند.
قال رسولالله: انّ الله وكّلَ ملائكة بالدّعاء للصّائمين.[10] رسول اكرم (ص) ميفرمايد: خداوند ملائكهاي را مأمور كرده است تا به روزهداران دعا كنند.
قال ابوالحسن: دعوةالصائم تستجاب عند افطاره.[11] امام رضا (ع) ميفرمايد: دعاي روزهدار هنگام افطار به اجابت ميرسد. از آثار ديگر روزه در روايات، ميتوان به دور كردن شيطان از انسان و قبولي اعمال و شفاعتش نام برد كه در كتاب بحارالانوار، جلد 96 و كتاب علل الشرايع صدوق و خطبه شعبانيّه، بيان شده است.
مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه قم، منابع زير را براي مطالعه و تحقيق بيشتر معرفي ميكند:
1. روزه از ديدگاه قرآن و عترت، سيدجعفر مير عظيمي، مؤسسه انتشارات رسالت.
2. آبدرماني، با مقدمه آيتالله مكارم شيرازي، تأليف آلكسي سوفورين، ترجمه محمد جعفر امالي، ناشر دارالكتب الاسلاميه تهران، بازار سلطاني.
3. روزه، درمان بيماريهاي روح و جسم، سيدحسين موسوي راد لاهيجي، دفتر انتشارات اسلامي، وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم. --------------
[1] . بقره/ 183. [2] . طباطبايي، تفسير الميزان، ترجمه از مصباح يزدي، بنياد فكري علامه، 1367، ج 2، ص 9.
[3] . مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، المكتبه الاسلاميه، 1388 هـ ، ج 96، ص 255.
[4] . الكسي سوفورين، ترجمه: محمد جعفر امالي، تهران، انتشارات دار الكتب الاسلاميه، 1375، ص 5.
[5] . وسايل الشيعه، ج 7، ص 3.
[6] . مكارم شيرازي، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علي ابن ابيطالب، 1378، ج 2، ص 315.
[7] . بحار الانوار، ج 96، ص 368.
[8] . عظيمي، سيد جعفر، روزه از ديدگاه قرآن و عترت، مؤسسه انتشارات رسالت رمضان 1415 هـ .
[9] . بحار الانوار، ج 96، ص 252.
[10] . همان، ص 253.
[11] . همان، ص 255.